Saturday, August 18, 2012

مشت زن.

دارد دیوانه وار مشت می کوبد
بر پوستواره ای از ساخت و ساز
که دیواره پیاده رو را تشکیل داده است
و بر سطح آن نیون دارد برق می زند
و او بر چراغ های نیون و نوشته های دور و برش
مشت می کوبد
ومشت می کوبد بر آسمان دود آلوده
و همینطور بر ماشین های پارک شده
و مشت می کوبد بر ترافیک خیابان
و بر ازدحام جمعیت جلوی ورودی مترو
و بر بالا بر و جراثقال ها
که به اردوی سازندگی خدمت می کنند
تا بیشتر ساختمان سبز شود
بر این عرصه برهوت
که او دارد بر آن مشت می کوبد

او کف به لب آورده است، مثل جن زده ها
فحش نمی دهد و ناله نمی کند
و به شکل حیرت آوری ساکت است
و دارد مشت می کوبد
و دیوانه وار دارد مشت می کوبد

No comments:

Post a Comment