آه دختر ماهی
در زلال ترین آبهای همه اعماق زمین
شنا کنم شنا کنم یا چرخ بزنم
تنگنای بین صخره های سنگی
طاقباز خوابیده ام ته آب و شنا کردن ترا تماشا می کنم
آنقدر آب زلال است که می شود
پرواز پرنده را در آبی آسمان نگاه کرد
و تکان خوردن بادبادک ها را با باد
انگار تو در میان ابرها شنا می کنی
و کاملن دور از دسترس هستی
ولی من ترا می گیرم و می بوسم و تو سر می خوری و دور می شوی
مثل خواب و خیال هستی لغزان و مثل دود
ولی من ترا می گیرم و حسابی می بوسم و مال خودم می کنم
نه
ولی تو مال من نمی شوی
تو مال آبهای زلال هستی
چون تو غیرممکن هستی
مثل دراز کشیدن و دود کردن
در ته دریاچه عمیق آبهای زلال
تنگنای بین صخره های سنگی
همه زمین
No comments:
Post a Comment