Monday, August 13, 2012

دختر ماهی

آه دختر ماهی
در زلال ترین آبهای همه اعماق زمین
شنا کنم شنا کنم یا چرخ بزنم
تنگنای بین صخره های سنگی

طاقباز خوابیده ام ته آب و شنا کردن ترا تماشا می کنم
آنقدر آب زلال است که می شود
پرواز پرنده را در آبی آسمان نگاه کرد
و تکان خوردن بادبادک ها را با باد
انگار تو در میان ابرها شنا می کنی
و کاملن دور از دسترس هستی
ولی من ترا می گیرم و می بوسم و تو سر می خوری و دور می شوی
مثل خواب و خیال هستی لغزان و مثل دود
ولی من ترا می گیرم و حسابی می بوسم و مال خودم می کنم
نه
ولی تو مال من نمی شوی
تو مال آبهای زلال هستی
چون تو غیرممکن هستی
مثل دراز کشیدن و دود کردن
در ته دریاچه عمیق آبهای زلال
تنگنای بین صخره های سنگی
همه زمین

No comments:

Post a Comment